پشتپرده حمله آمریکا به یمن؛ بایدن به دنبال چیست؟
تاریخ انتشار: ۲۴ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۵۱۳۶۵۴
زیسان: در ژانویه ۲۰۲۱ زمانی که بایدن و دموکراتها ریاست کاخ سفید را عهدهدار شدند، در یکی از اولین اقدامات خود، انصارالله یمن را از لیست سیاه گروههای تروریستی خارج کردند. اکنون سه سال از این ماجرا سپری شده و حالا آمریکا حمله به انصارالله را در دستور کار قرار داده است.
به گزارش «زیسان»، پس از چند هفته جنجال بر سر امنیت کشتیرانی در دریای سرخ که همراه با ایجاد ائتلاف دریایی «نگهبانان سعادت» به رهبری آمریکا بود، در بامداد جمعه (۲۲ دی) نیروی هوایی آمریکا و انگلیس، به استانهای صنعا، صعد ه، حجه، تعز و مناطق د یگری د ر یمن حمله کرد ند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
متعاقب تحولات اخیر، در یک سوی ماجرا انصارالله یمن بر حتمی بودن انتقام از آمریکا و متحدانش تاکید دارد و در سوی دیگر ماجرا دولت آمریکا و انگلیس بر ادامه حملات خود اصرار دارند. در چنین وضعیتی بیش از هر موضوع دیگری پرسش مهم این است که چرا دولت بایدن در واپسین سال دوره ۴ ساله ریاست جمهوری خود دست به چنین اقدام تهاجمی زده است؟ در سطح دوم، پرسش دیگر این است که کاخ سفید چه برنامهای برای انصارالله یمن دارد؟
چرا بایدن به یمن حمله کرد؟سادهترین پاسخ برای صورت مساله چرایی حمله دولت آمریکا به یمن، حمایت از اسرائیل در منطقه است. از همان آغاز جنگ غزه تاکنون که ۱۰۰ روز از حمله اسرائیل سپری میشود، سیاست آمریکا بر مهار دایره بحران از طریق پیشگیری از گسترش جنگ متمرکز بوده است. در همان روزهای ابتدایی جنگ، دولت آمریکا چند ناو بزرگ هواپیمابر را روانه مدیترانه کرد تا به همگان بگوید تمام قد از رژیم اسرائیل حمایت و اجازه ورود سایر بازیگران به بحران را نخواهد داد. بر خلاف این رویکرد آمریکا، انصارالله یمن بدون واهمه از هشدارهای آمریکا طی بیش از یک ماه گذشته با حمله به کشتیهای تجاری اسرائیلی، ورود غیررسمی خود را به جنگ اعلام کرده است؛ لذا برداشت اول میتواند این باشد که آمریکا با حمله به انصارالله یمن، قصد داشت این پیام را مخابره کنند که اجازه گسترش جنگ و ورود بازیگران جدید به جنگ با اسرائیل را نخواهند داد.
شاید فراتر از موضوع اسرائیل آنچه برای دولت آمریکا اهمیت داشته باشد، با اقتصاد و انرژی ارتباط داشته باشد. به نظر میرسد، واشنگتن با آگاهی از این که دریای سرخ محل انتقال بخشی بزرگ از صادرات نفتی در سطح جهانی است، اختلال در کشتیرانی در دریای سرخ را تهدیدی برای صادرات انرژی در سطح جهانی ارزیابی کرد. افزایش بهای جهانی نفت، در آستانه انتخابات ماه نوامبر آمریکا، به هیچ عنوان موضوعی نبوده و نیست که باب میل دموکراتها باشد. در نتیجه حمله اخیر به یمن را نیز میتوان تلاشی برای ممانعت از وقوع این سناریو ارزیابی کرد.
علت سوم آمریکا در حمله به یمن را میتوان مستقیما به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در ماه نوامبر (حدود ۱۱ ماه دیگر) ارجاع داد. دولت بایدن طی سه سال گذشته نتوانسته در عرصه سیاست خارجی موفقیت چندانی کسب کند و استراتژی کاخ سفید در این حوزه به شدت مورد انتقاد جمهوریخواهان بوده است. در چند وقت اخیر نیز انتقادات بیشماری نسبت به انفعال آمریکا در مقابل دولت صنعا مطرح شده بود. در نتیجه به نظر میرسد استراتژیستهای کاخ سفید برای کاهش سطح انتقادات دست به چنین اقدامی زدهاند. در واقع، یک جنگ محدود در سطح خارجی میتواند نجاتبخش دولت بایدن در انتخابات ۲۰۲۴ باشد.
دلیل چهارم ماجرای حمله آمریکا به یمن را میتوان تلاش واشنگتن برای حفظ وجهه و هژمونی خود در نظام بینالملل دانست. یعنی فراتر از مسائل اقتصادی و استراتژیک، اختلال کشتیرانی در دریای سرخ و انفعال آمریکا به طور نمادین میتواند شکستی بزرگ برای واشنگتن باشد. از دیرباز رهبران آمریکایی رسالت حفاظت از امنیت کشتیرانی را در آبهای آزاد برای خود قائل بوده و آن را بخشی از ابرقدرتی آمریکا دانستهاند. در وضعیتی کنونی نیز به نظر میرسد دولت آمریکا با حمله به یمن، تلاش کرد این پیام را به جامعه جهانی منتقل کند که همچنان قدرت برتر در سطح جهانی است.
بایدن از حمله به انصارالله چه میخواهد؟فراتر از موضوع چرایی حمله، پرسش مهم دیگر این است که بایدن از حمله به انصارالله چه میخواهد؟ در سطح ابتدایی باید توجه داشت که دولت آمریکا به هیچ عنوان خواستار ورود به جنگ فراگیر و روزانه با انصارالله نیست. حملات ارتش آمریکا و انگلیس بیشتر با هدف بازدارندگی انجام شدهاند. دولت صنعای مطلوب برای آمریکا، بازیگری است که محدود در مرزهای یمن باقی بماند و از ورود به جنگ غزه، حمله به همسایگان و هدف قرار دادن کشتیها در دریای سرخ امتناع کند.
چشمانداز ایدئال دولت بایدن این است که انصارالله از مواضع تهاجمی چند وقت اخیر خود عقبنشینی کند و همچنان فاز صلح با عربستان سعودی را ادامه دهد. البته احتمالا دولت آمریکا در صورت حملات تقابلی دولت صنعا پلن B خاص خود را دارد، اما آنچه حتمی به نظر میرسد دموکراتها در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ به هیچ عنوان به دنیال برپایی یک جنگ بزرگ در خاورمیانه نیستند.
tags # جو بایدن ، آمریکا ، یمنمنبع: زیسان
کلیدواژه: جو بایدن آمریکا یمن حمله به انصارالله انصارالله یمن نظر می رسد دریای سرخ دولت آمریکا دولت بایدن کشتی رانی کاخ سفید
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت zisaan.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «زیسان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۵۱۳۶۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
گاردین: سعودیها «پلن ب» را برای معامله کلیدی با آمریکا روی میز دارند
به گزارش خبرآنلاین، بر اساس این گزینه، آمریکا و عربستان توافقنامههایی را در مورد یک پیمان دفاعی دوجانبه، کمک واشنگتن در ایجاد صنعت انرژی هستهای غیرنظامی عربستان و اشتراک گذاری سطح بالا در زمینه هوش مصنوعی و سایر فناوریهای نوظهور امضا خواهند کرد.
به نوشته گاردین، به تلآویو پیشنهاد عادی سازی روابط دیپلماتیک با ریاض در ازای پذیرش راهحل دو دولتی برای خاتمه مناقشه ۷۶ ساله اسرائیل و اعراب توسط اسرائیل داده شده بود، اما بر اساس طرح B ریاض، تکمیل قراردادهای آمریکا و عربستان به توافق دولت بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی وابسته نخواهد بود.
به گزارش ایسنا، به نظر میرسد دولت بایدن حل و فصل این مساله تاریخی را که سالهاست به دنبال آن بوده ، دستکم در گرو خرابههای غزه قرار نمیدهد. آمریکاییها میخواهند شراکت راهبردی با عربستان سعودی را تقویت کنند تا نفوذ چین و روسیه را از بین ببرند.
روشن نیست که آیا دولت - چه رسد به کنگره - چنین نتیجه حداقلی را بپذیرد یا خیر. آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا در اظهارات روز دوشنبه در ریاض، به پیوند دادن توافق آمریکا و عربستان به عادی سازی ریاض-تلآویو و پیشرفت به سوی تشکیل کشور فلسطین ادامه داد. بلینکن در مجمع جهانی اقتصاد در پایتخت عربستان گفت: «به نظر من، کاری که عربستان سعودی و ایالات متحده با یکدیگر در زمینه توافقات خود انجام می دهند، به طور بالقوه به تکمیل نزدیک است. اما پس از آن برای پیشبرد عادی سازی، دو چیز لازم است: آرامش در غزه و مسیری معتبر به سوی یک کشور فلسطینی.
با این حال، نشانههایی از تزلزل در اردوگاه بایدن وجود دارد. مقامات آمریکایی که هفته گذشته مصر بودند که توافقات آمریکا و عربستان به طور تفکیکناپذیری با عادی سازی روابط عربستان و رژیم صهیونیستی و راه حل دو دولتی مرتبط است، در روزهای اخیر چندان اصراری براین شرط نشان ندادهاند.
یکی از اهداف سفر بلینکن به ریاض، نهایی کردن توافقات آمریکا و عربستان بود که مقامات دولت آن را تقریباً کامل توصیف کردند. با این حال، آنها تصریح کردند که هیچ پیشرفت نهایی وجود ندارد.
حداقل در ابتدا قرار بود هرگونه توافق آمریکا و عربستان مستقل از تحولات در سرزمینهای فلسطینی باشد، اما یک پیشنهاد رسمی به اسرائیل و عادیسازی روابط با عربستان - یکی از اهداف کلیدی سیاست خارجی اسرائیل - تعمیم داده شد البته در ازای اقدامی «غیرقابل برگشت» برای تشکیل کشور فلسطینی در غزه و کرانه باختری.
امیدواری آمریکا این بود که چنین پیشنهادی به موضوعی در عرصه سیاسی رژیم صهیونیستی تبدیل شود، به ویژه در انتخاباتی که پس از فروپاشی دولت نتانیاهو انجام میشود.
به گفته منابع آگاه، بخش هستهای توافق آمریکا و عربستان میتواند به ریاض اجازه دهد تا یک کارخانه تبدیل پودر اورانیوم تصفیه شده به گاز داشته باشد، اما عربستان در ابتدا اجازه غنیسازی گاز اورانیوم در خاک خود را نخواهد داشت، که این یک محدودیت کلیدی در زمینه توانمندی ساخت بمب هستهای است.
گاردین در ادامه گزارش خود آورده است: بخش سوم این قرارداد شامل کاهش کنترل صادرات تراشههای رایانهای مورد استفاده در ابزارهای توسعه هوش مصنوعی به عربستان سعودی است که عنصری کلیدی در آرزوهای عربستان برای تبدیل شدن به قطب فناوری پیشرفته برای منطقه است.
هر سه بخش پیش نویس توافق شامل کمک استراتژیک حیاتی ایالات متحده به امنیت عربستان است. به جای حرکت به سمت برقراری صلح در خاورمیانه و حل وفصل مساله فلسطین، پادشاهی سعودی یک توافق کاملاً دوجانبه را به عنوان دستاوردی برای واشنگتن در تلاشهایش برای مهار ایران و رقابت با قدرتهای بزرگ به ویژه با چین معرفی کرده است.
ریاض به طور پیوسته حجم تسلیحاتی خریداری شده از چین را افزایش داده، و ماه مارس با اعلام توافقش با ایران برای پذیرش میانجیگری پکن در حل اختلافات دوجانبه، دولت بایدن را غافلگیر کرد.
بایدن از ترس از دست دادن نقش خود در خاورمیانه، برخورد سرد با محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی را به خاطر اتهاماتی چون دست داشتن در قتل جمال خاشقجی، روزنامه نگار منتقد سعودی در سال ۲۰۱۸ کنار گذاشت. و برخورد گرم بایدن با ولیعهد سعودی در جریان سفرش به جده در سال ۲۰۲۲ انتقادات فراوانی را موجب شد.
کریستن فونتنروز، مدیر سابق خلیج فارس در شورای امنیت ملی آمریکا، قراردادهای هستهای، دفاعی و هوش مصنوعی را به عنوان دستاوردهای سفر بایدن توصیف کرده و میگوید: «این توافق با این فرض تنظیم شد که سعودیها عادیسازی با اسرائیل را به میز مذاکره بیاورند. اما دولت اسرائیل در حال حاضر برای جلوگیری از تشکیل کشور فلسطین ارزش بیشتری نسبت به عادی سازی روابط با عربستان قائل است. بنابراین توافقی که اکنون مورد بحث قرار می گیرد دوجانبه است.
گاردین مینویسد: با این حال، کاخ سفید در غیاب یک توافق عادی سازی که قدرت تغییر در مناقشه اسرائیل و فلسطین را داشته باشد، تمایلی به دادن این همه هزینه ندارد. مخالفت در کنگره که بیشتر بر سوابق حقوق بشر پادشاهی از جمله قتل خاشقجی متمرکز است، شدیدتر خواهد بود. روز سهشنبه فاش شد که العتیبی، فعال جوان سعودی حقوق زنان، پس از بازداشت به دلیل «انتخاب لباس و حمایت از حقوق زنان» بهطور مخفیانه توسط دادگاه ضد تروریسم به ۱۱ سال زندان محکوم شده است.
310310
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902122